جدول جو
جدول جو

معنی زیان زدگی - جستجوی لغت در جدول جو

زیان زدگی
(زَ دَ / دِ)
غبن. ضرر. تضرر. حالت زیان زده. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ زَ دَ /دِ)
مذاکره و تذکار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کیا دَ / دِ)
کیان زاده بودن. شاهزادگی:
ز باره نگون اندرافتاد و مرد
بدید آن کیان زادگی دستبرد.
دقیقی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
رجوع به کیان زاده شود
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
متضرر. مغبون. خاسر. غبن. ذوهزارات. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خسارت کشیده در داد و ستد و تجارت و معامله. (ناظم الاطباء) :
ز عدل و داد تو اندر همه ولایت تو
زیان زده نشد از هیچ گرگ هیچ شبان.
فرخی.
من نه برانم که تو زیان زده باشی
جمله زیان بر من است، سودتو بردار.
سوزنی.
اگر این امرود را با تو نمی دادم زیان زده می شدی. (انیس الطالبین بخاری ص 100). خلق ماخان بواسطۀ تو زیان زده شده اند. (انیس الطالبین ایضاً ص 109). رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیان زده
تصویر زیان زده
خاسر، متضرر، خسارت کشیده در داد و ستد و تجارت و معامله
فرهنگ لغت هوشیار